اتل متل جدایی،
عروسکم کجایی؟
گاو حسن پریشون ،
یه دل داره پر از خون،
عشقم رفته هندستون ،
خونم شده قبرستون،
یه عشق دیگه بردار ،
یه دنیا غصه بردار
اسمشو بزار بچگی تا آخر زندگی
آچین واچین تموم شد
عمر منم حروم شد
آرزومند آرزوهايتان عرفان
نظرات شما عزیزان:
arefeh va zahra
ساعت21:39---4 آذر 1390
arezoo
ساعت11:58---27 آبان 1390
ترا من چشم در راهم شباهنگام که میگیرند در شاخه تلاجن سایه ها رنگ سیاهی و زان دل خستگانت راست اندوهی فراهم
• ترا من چشم در راهم شباهنگام
در آن دم که بر جاده ها چون مرده ماران خفتگانند در آن نوبت که بندد دست نیلوفری به پای سرو کوهی دام گرم بیاد آوری یا نه، من از یادت نمی کاهم ترا من چشم در راهم
مرجان
ساعت23:34---26 آبان 1390
خیلی زیبا بود
مرجان
ساعت23:33---26 آبان 1390
خیلی زیبا بود
به منم سر بزن
arezoo
ساعت17:06---26 آبان 1390
میتوانم کسی باشم که آسمانش پرستاره است ، رنگ عشق را ندیده ولی عاشق است.
میتوانم شمعی باشم که عاشق هزار پروانه است ، سوختن پروانه را باور ندارد و مثل خورشید گرم گرم است.
میتوانم سرابی باشم برای دلها ، زخمی باشم برای دردها ، سنگی باشم برای شکستنها.
میتوانم بشکنم دلها را، به بازی بگیرم قلبها را ، و بسوزانم نامه ها را.
میتوانم دو رنگ باشم یک قلب رنگارنگ داشته باشم ، میتوانم در آغوشها بخوابم و آرام باشم.
در مرامم نیست اینگونه باشم ، دلی سیاه و قلبی پر ازدحام داشته باشم .
آسمانی بی ستاره دارم ، قلبی آواره دارم ، نه شمع هستم و نه خورشید ، من یک دل مهتابی دارم.
من که دلم پر از درد است پس چگونه مرحمی برای دردهایم باشم؟
من که خود یک دلشکسته ام ، در غم عشق نشسته ام پس چگونه باید آرام باشم.
نمیتوانم بنویسم قصه رفتنها ، غرق شدن در سراب دلها را .
مینویسم که اسیر دلهای بی وفا بودم ، هنوز قصه تمام نشده ، من نیز قربانی یک عشق دروغین بودم.
پاسخ:خيلي ممنون كه به اين خرابه سر زدين
برچسبها: <-TagName->
پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:
عاشق و تنها,
| 15:14
| ♥autumn boy♥
|